جمعه ۷ اردیبهشت سال ۱۴۰۳

قشر آسیب‌پذیر، قشر همیشه مهجور

چنانچه بخواهیم افراد آسیب‌پذیر جامعه را دسته‌بندی کنیم، می‌توانیم به اقشار گوناگونی چون کودکان، سالمندان و معلولان اشاره کنیم. این اقشار آسیب‌پذیر هستند و علاوه بر آسیب‌هایی که سایرین می‌بینند، اینها در معرض آسیب بیشتری هستند. معلولان ازجمله اصلی‌ترین اقشار آسیب‌پذیر در بحران هستند و دلایل گوناگونی را نیز می‌توان برای آن نام برد. این افراد از تحرک کمتری برخوردارند و توانایی فیزیکی کمی دارند. از این‌رو ضعیفند و دیرتر می‌توانند خود را به مکان‌های امن برسانند و این به‌عنوان یکی از ضعف‌های اساسی خود را نشان می‌دهد؛ چرا که آنها در آن هنگام نیازمند کمک و حمایت بیشتری خواهند بود. به این ترتیب باید به نیازهای آنها توجه ویژه داشت و آنها را درنظر آورد. این درحالی است که در جامعه ما دقیقا عکس این اتفاق می‌افتد. به این معنا که اقشار آسیب‌پذیر، همواره  قشری مظلوم هستند که از امکانات اولیه نیز برخوردار نیستند. ما به اقشار خاص کمتر توجه کرده‌ایم و این امر صرفا مختص بحث بحران نیست و اتفاقا ما در مواقع عادی و زندگی روزمره، توجه خاصی به این اقشار نداشته‌ایم. فرض کنید در مترو، اتوبوس و سایر وسایل نقلیه، هیچ تمهیدی برای این اقشار اندیشیده نشده که فرد معلول چطور از پله‌برقی استفاده کند. در ادارات هم وضع به همین منوال است. حتی اگر از این موارد هم بگذریم، افراد دارای ناتوانی، نمی‌توانند به سهولت از خیابان استفاده کنند. در خیابان‌ها که محل رفت‌وآمد عادی ما است، افراد سالم هم با مشکل مواجه می‌شوند، چه رسد به این قشر از افراد. بنابراین وقتی در شرایط عادی توجه کمی وجود دارد، نمی‌توان انتظار داشت در شرایط خاص و بحرانی بتوان شاهد چنین موردی بود. هرچند ما در جمعیت هلال‌احمر تا اندازه‌ای به این موضوع توجه داشته‌ایم و در موسسه آموزش هلال‌احمر مطالبی را در قالب آمادگی در مقابل حوادث برای این افراد منتشر کرده‌ایم، اما واقعیت این است که این موارد هرگز کافی نیست. این بحث باید در ٣ سطح انجام و پیگیری شود. نخستین بخش بدنه جامعه است و منظور از آن هم نهادهای مسئول و دولت است که باید برای این افراد کاری کنند. باید آنها را آموزش دهند. در مدارس ویژه که برایشان وجود دارد و مدارس استثنایی مختص این افراد، موضوع درسی یا فوق‌برنامه برایشان تعریف شود و به آنها گفته شود که اگر با وضع اضطراری مواجه شدند، لازم است چه آمادگی‌هایی  داشته باشند. اما واقعیت این است که چنین برنامه‌ای در آموزش و پرورش ما وجود ندارد. در کنار آموزش و پرورش، سایر ارگان‌های مرتبط مانند بهزیستی نیز باید وارد عمل شوند و برنامه‌هایی را برای این قشر از افراد تدارک ببینند. اما نکته دارای اهمیت این است که در کنار نهادهای مسئو‌ل که می‌توانند امدادرسانی کنند، باید خانواده‌هایی که دارای فرد معلول هستند شناسایی شوند و نیازهای ویژه آنها شناخته شود.
خانواده‌های دارای فرد معلول باید یک شبکه پشتیبانی ایجاد کنند و باید مشخص شود که اگر برای این فرد اتفاقی افتاد، چه کسی و چطور باید به این فرد کمک کند. آن فرد مسئول باشد، نیازهای عضو خانواده‌اش را به دقت بداند و همچنین بداند که از چه طریقی می‌تواند بهترین کمک را ارایه کند. اما سطح سوم که دارای اهمیت بسیار زیادی است، در سطح خود فرد معلول است. او باید قبل از وقوع بحران نیازهای خود را دسته‌بندی کند. مشخصات فردی و نوع معلولیتش را نوشته و همراه خود داشته باشد چرا که ممکن است نتواند در آن هنگام ارتباط برقرار کند و بسیاری از موارد دیگر که در مواقع بحرانی نیازهای فرد را تشکیل می‌دهند. اما جای تاسف دارد که ما در هر ٣ سطح نتوانستیم به خوبی وارد عمل شویم و ایرادات بسیار زیادی وجود دارد که همین‌ها عاملی می‌شوند که چه در مواقع عادی و چه در مواقع بحرانی، فرد دارای ناتوانی، بیش از پیش آسیب ببیند. از سویی طرح‌های اختصاصی برای این افراد پیش‌بینی نشده است. طرح‌های ما کلیه اقشار جامعه را در برمی‌گیرد و همه افراد اعم از این‌که سالم یا دارای معلولیت هستند و... شامل آنها می‌شوند. خیلی از اقداماتی که افراد باید انجام دهند اقدامات عام است. شهرداری‌ها هم در زندگی شهری و مدیران بحران  هنگام بحران، باید برای این اقشار هم برنامه‌ریزی داشته باشند و این موارد باید به‌صورت الزامات قانونی باشد، نه آن‌که با توصیه و نصیحت بخواهیم چنین موردی را برای مردم جامعه یا مسئولان جا بیندازیم. باید فضایی ایجاد شود که همه با خواست قلبی بخواهند برای اقشار آسیب‌پذیر گام‌های موثر بردارند و این حرکت درنهایت باید از جایی با قدرت آغاز شود.
|  مهدی نجفی |   مدرس موسسه آموزش عالی هلال‌احمر

پیام یا سوال خود را برایمان بفرستید

پر کردن فیلد های ستاره دار الزامی می باشد.*

*